شاد میگویم

شادمانم

شاد میگویم

شادمانم

شادمان باش

  • ۰
  • ۰

یه دل نوشته

مرا دردی است درمانش،طبیبانم نمیدانند

چو می در سینه میجوشد،رفیقانم نمیدانند

 

مرا قلبی است بس سوزان،فراوان از غم و حرمان

ولی یاران ز اوضاع پریشانم نمی دانند

 

مرا ترسی است بی پایان،ز رنگ تیره ی دوران

در این دنیای بی سامان،هراسانم، نمیدانند

 

مرا آتش به دل باشد،چو داغ سرخ دلداران

ولی جانان ز زردی بهارانم نمیدانند

 

بیا جانا گل افشان کن،بساط زرد جانم را

که بی نور چو لعل تو،چه گریانم، نمیدانند

 

بیا ساغر ز نور حق، کمی بر ما عنایت کن

که بر نور اهورایی،شتابانم،نمیدانند

 

واسم دعا کنین

 

  • ۸۷/۰۳/۰۳
  • شا دان

نظرات (۶)

ممنون بابت نظرت. خیلی زیبا بود. موفق باشی.
  • ستاره سهیل
  • بابا تو دیگه کی هستیمحتاجیم به دعا
    ایول..
    مرا دردریست اندر دل..
    باسلامی گرمگفته بودید راجع به شعرتان نظر دهم شعر زیبائی است و حامل پیام تنهایی یک انسان و چه زیباست زمانی که شعر بیانگر و واگو کننده دردهایمان و سکوتهای ناگفته مان می گردد همیشه شاعر و پیروز و موفق باشید یادتان باشد دنیا برای هر کداممان تجربه ای نو و تازه است و ما باید تا اخرین مرزهای تجربه پیش رویم تابعد خدا نگهدار تمام ما باشد
    با سلامی گرم با شعر هایم در ویلاگهایhttp://asrargity.persianblog.irhttp://adamyat.persianblog.ir/به روز شدم امید وارم مورد توجه واقع گردد.اسرار بازگو کننده رازهای ناگفته ناگفتنی های نگفته

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی