من چند تا طرحواره دارم. امروز فهمیدم. یعنی یه سری الگوی ذهنی که از بچگی شکل گرفته
من چند تا طرحواره دارم. امروز فهمیدم. یعنی یه سری الگوی ذهنی که از بچگی شکل گرفته
سلام. امروز ۱۱ بهمنه. حالا دو ساعت دیگه میشهساعت ۱۱. روز ۱۱/۱۱
باحاله ها.
واسه من میشه مبدا تاریخم واسه یه شروع جدید
اینکه ما سخت از خواب بیدار میشیم یا دوس داریم بخوابیم, دلایل زیادی داره. یکی از دلایل خیلی مهمش مدل غذا خوردن ماست. خیلی ساده بگم, یه بلایی سر سیستم گوارش نیاریم که از شب تا صبح بجای اینکه درحال استراحت باشه, درگیر باشه با شاهکارهایی که ما در وجودمون خلق کردین. خب بذارین بگم چه شاهکاری منظورمه. هضم پروتیین حیوانی و نشاسته, دو تا محیط کاملا متفاوت توی معده ی ما لازم داره یکی محیط اسیدی, دیگری محیط قلیایی. این دو تا محیط ضد همدیگن یعنی اگر ما اسید و باز (قلیا) رو روی هم بریزیم خنثی میشن. حالا فرض کنین ما دو تا ماده ی غذایی خوردیم که یکیش برای هضم محیط اسیدی میخواد, اون یکی محیط قلیلیی. این دوتا باهم خنثی میشن پس گوارش هیچکدوم خوب انجام نمیشه و کلا سیستم گوارش درگیره تا کم کم هردوتا هضم کنه. اگه بتونیم شکم مبارک رو کنترل کنیم که توی هروعده فقط یکی از اینا رو بخوریم این مشکل تاحد زیادی حل میشه. و ما خیلی سرحال صبحها بیدار میشیم. و خیلی هم پرانرژی تر خواهیم بود. البته این رژیم سخته چون توی ایران اکثر غذاهای ما متاسفانه ترکیب پروتین حیوانی و نشاسته است. مثلا سبزی پلو با ماهی. یا پلو با قرمه سبزی و سایر خورشت ها که گوشت دارن. و....
غیر از این موردی که گفتم بحث کمبود اب در بدن هست که کلا سیستم رو مختل میکنه. اب زیاد باید بنوشیم و کلا مواد غذایی ابدار مثل میوه و سبزی مصرف کنیم. باید حتما قبل از هر وعده غذا یک بشقاب بزرگ سالاد میل کنین.
یه دلیل دیگه ی سخت از خواب بیدارشدن و کسل بودن میتونه این باشه که شب خواب عمیق و خوبی نداشتیم که برای رفع این باید حواسمون باشه اتاق خواب زیادی سرد یا گرم نباشه. در تاریکی مطلق بخوابیم. پتو رو روی سرمون نکشیم. و سعی کنیم زود بخوابیم.
یه موضوع خیلی مهم در مورد خواب عمیق در نظر گرفتن بازه های خواب هست. اگر شما بیشتر از ۲۰ دقیقه و کمتر از دوساعت بخوابید, خوابتون عمیق نمیشه. اگر بیشتر از ۶ ساعت و کمتر از ۹ ساعت بخوابین خواب عمیق نمیشه. نه اینمه اصلا عمیق نشه. منظورم اینه که وقتی بیدار میشین در بازه ی گذار هستین و حس میکنین شدیدا نیاز به خوابیدن دارین. خواب بیشتر از ۹ ساعت که اصلا توصیه نمیشه, پس سعی کنین حدود ۶ ساعت بخوابین.
امروز برای همسر روز مهمیه. میخواد برای یه آدم متخصص, ایده ی کسب و کاریش رو پرزنت کنه. به من هم پیشنهاد دادکه همراهش باشم ولی من کلاس دارم اون ساعت. امیدوارم وقتی میاد خونه, سرشار از حس رصایت باشه از جلسه اش.
شاگرد امروز من پرستاره. پسر خوبیه, ولی خب یکم بنطرم لوس میاد. منظورم واقعا لوس نیس. شاید متوقع. نمیدونم. مثلا من گفتم هرروز برام یه متن بفرسته توی تلگرام که تصحیحش کنم. گاهی هم توی تلگرام به انگلیسی حرف میزنیم باهم. دیشب دیر جوابشو میدادم , پرسید چرا . گفتم چون همزمان دارم متن به نفر دیگه رو هم تصحیح میکنم. گفت خب من کی بیام که فقط بامن حرف بزنید. گفتم من سرم شلوغه و نمیدونم کی. بهش برخورد!!!! بااینکه این جزو آفرهای اضافی کلاس من هست یعنی کاملا رایگانه .البته من سعی میکنم به روی خودم نیارم و کار خودم رو انجام بدم.
دیگه اینکه الان وضعیت خونه خیلیشلوغ و به هم ریخته اس. و من باید واقعا اراده کنم واسه درست کردن زندگیم. خدایا کمکم کن اوضا رو غلطک بیفته.
اها یه چیز دیگه. دیروز عصر یه اقایی بهم زنگ زد واسه کلاس. این اقا کارخونه داره. و حدودا ۶۰ سالشه. از من میخواد برم توی محل کارش درس بدم(که خیلی هم دور و بدمسیره از خونه ی ما) و همون هزینه ی عادی رو بپردازه. من بهش گفتم اگر هزینه ی رفت و امدم رو تقبل میکنید علاوه بر هزینه ی کلاس, میام.بعد ایشون فرمودند, خانم فقط سه روز تو هفته اس. من گفتم برای من سخته اومدن. اگه خواستید شما بیاین بااین هزینه. برگشته میگهمن کارخونه دارم. نمیتونم کارخونه ام رو ول کنم. خلاصه کلا جالبن آدمها.
یکی دیگه از شاگردام هم در نوع خودش جالبه. به من گفت یه دختر بهش معرفی کنم برای ازدواج, و کلی از تنهایی دم زد واینا. بعد من گفتم اوکی یکیو میشناسم. اول گفت ایول ببینمش و....بعد از چند دقیقه پیام داد که اگه هنوز به دختره نگفتین دست نگه دارین.
الان وقت یک شروع دوباره است. امروز اولین روز از بقیه ی عمرمنه. وبسیار باارزشه. پیش بسوی درخشش.
راستی, دیروز کتاب یک مسعودناصری رو خرید(له توصیه ی یکی از شاگردای زبانم که استاد دانشگاهه). اگه به بحثای فیزیک جدید و عرفان و هومیوپاتی علاقه دارین احتمالا خوشتون میاد.