این آهنگیه که الان داره اینجا پخش میشه و آدمو میبره به یه جای دیگه.یه جای دور نزدیک.
تو وجود خودم.
به تلخ ترین لحظه ی زندگیم فکر میکنم.تلخ ...
شاید بهتره بگم دردناکترین لحظه.وقتی که یه نفر رازشو بهم گفت.واسم تلخ بود.هم اون راز و هم اون همه اعتماد.آخه واسه چی؟
نه اشتباه نکنین.من واسه اون آدم خاصی نبودم.
خودمم نمیدونم چرا.
شاید اونم مثل من تنها بود.فقط فرقش با من این بود که ...
بگذزریم.تلخ بود و سخت و دردناک.
اون شب از ناراحتی خوابم نمیبرد.
ذهنم بدجوری مشغول بود.