الان خوابگاهم.جائیکه ۴ سال توش زندگی کردم.
چه حسیه وقتی مثل یه مهمون بر میگردی.دیشب با بچه ها رفتیم واسه احیا.
چه صفایی داشت.هم مراسم.هم دیدن دوباره ی بچه ها.
حالا یه هدف اساسی دارم.کنکور
مسخرس؟خب همینه دیگه.چیکار کنم؟
- ۸۶/۰۷/۱۳
الان خوابگاهم.جائیکه ۴ سال توش زندگی کردم.
چه حسیه وقتی مثل یه مهمون بر میگردی.دیشب با بچه ها رفتیم واسه احیا.
چه صفایی داشت.هم مراسم.هم دیدن دوباره ی بچه ها.
حالا یه هدف اساسی دارم.کنکور
مسخرس؟خب همینه دیگه.چیکار کنم؟