دیروز  همسر پیشنهاد داد بریم سینما. من چون کار داشتم تمایلی نداشتم. اما دوستش بهش بلیط داده بود و روش نوشته بود فیلمهای برگزیده ی جشنواره ی فجر. گفتم خب حالا که فیلم خوبیه اوکی بریم. فیلم حدود ساعت ۹ شروع میشد و ما تقریبا از ساعت ۶ شروع کردیم به حاضر شدن و بعد از طی یک مسیر طولانی رسیدیم به سینما فلسطین. فک میکنم مزخرفترین فیلمی بود که تو سینما دیده بودم. امسال واسه به فیلم دیگه هم با دوستام رفته بودیم سینما. اونم مسخره بود البته نه به اندازه ی این. سال قبل هم با همسر یه فیلم دیدیم که اونم مسخره بود تا رسیدیم خونه ۱۲ شده بود. خلاصه اینکه ۶ ساعت از وقت مبارک رو سوزوندیم تو این قحطی زمان و شلوغی برنامه. و من واقعا قید سینما رفتن رو میزنم هرچند الان هم زیاد نمیرفتم. دیگه سینمانمیرم مگراینکه فیلم رو اصغر فرهادی ساخته باشه .البته در اون صورت هم ترجیح میدی سی دی فیلم رو بخرم. خدایا چقد سطحی و پوچ  شدن فیلما.ما تو خونمون کلا قید تلویزیون و ماهواره رو زدیم. ولی خیلی سریال میبینیم. تقریبا هر  ظهر و شب. اما خب سریال ها ی انتخاب شده رو با لپ تاپ میبینیم کلی هم لذت میبریم. خوشحالم که تلویزیون خونه ی ما تو اتاق نشیمن نیس.بعنوان یه وسیله ی اضافی گوشه ی اتاقه و تو یک سال اخیر کمتر از یک ساعت روشن بوده. اونم بیشترش بخاطر مهمونا بوده. واقعا خوشحالم که کلا همیشه مثل دیشب حماقت نمیکنیم و وقتمون رو با دیدن برنامه های مسخره ی تلویزیون و ماهواره و سبنما هدر نمیدیم. دلم بازم سوخت واسه ۶ ساعت دیروز. به همسرم گفتم میتونستیم ۶ ساعت باهم سریال ببینیم و حال کنیم تو خونمون.واسه ناهار فردات هم میشد یه چیز خوب درست کرد نه یه غذای سرسری بخاطر کمبود وقت. بعدش داشتم فک میکردم اونی که این فیلم رو ساخته چه اعتماد به نفسی داشته خداییش.