شاد میگویم

شادمانم

شاد میگویم

شادمانم

شادمان باش

  • ۰
  • ۰

امروز بعد ازوقفه ی طولانی باز زندگی را شروع کردم. درست از ساعت ۱۲ ظهر امروز شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴بلند شدم و تصمیم گرفتم به دنیا بیایم. خانه رو تمیز کردم و دوش گرفتم. ناهار خوردم. لباسها راشستم. و موقع پهن کردنشان ناخواسته یک تکه از آلوئه ورای گلدان را شکستم. اخم نکردم. عصبی نشدم. ژلش را مالیدم روی صورتم و حال کردم. بعله. به همین سادگی. آلوئه ورای نازنین. توکه میدونی من خیلی دوستت دارم. بعدش

اومدم سرمه کشیدم تو چشمام و کلی از چهره ی خودم حال کردم. تیپ زدم و پیام دادم به یه نفر. زنگ زد و اولین جلسه ی ما در مورد مقالمون عالی بود. من بعد از دو سال و نیم 

  • ۹۴/۰۷/۰۴
  • شا دان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی